با دوست پسرم به خانه نیمه کاره رفتم / از ترس آبرویم حتی جرات فریاد زدن هم نداشتم

با دوست پسرم به خانه نیمه کاره رفتم / از ترس آبرویم حتی جرات فریاد زدن هم نداشتم
به گزارش سرویس حوادث ” جام نیوز “، این دختر جوان که مدام از بی آبرو شدنش صحبت می کرد و به خود لعنت می فرستاد، به ماموران گفت: «چندی قبل در تلگرام با پسر جوانی آشنا شدم. او حرف های قشنگی می زد و مدام به من ابراز علاقه می کرد و از آینده می گفت. اصرار داشت تحت هر شرایطی من را ببیند.
من هم به او علاقه مند بودم و اعتماد کوری به او داشتم به همین خاطر بدون اینکه به خانواده ام حرفی بزنم به ساختمان نیمه سازی رفتم که او ادعا می کرد خانه پدری اش است.» دختر جوان که با یادآوری آن روز شوم به شدت گریه می کرد، …

با دوست پسرم به خانه نیمه کاره رفتم / از ترس آبرویم حتی جرات فریاد زدن هم نداشتم

به گزارش سرویس حوادث ” جام نیوز “، این دختر جوان که مدام از بی آبرو شدنش صحبت می کرد و به خود لعنت می فرستاد، به ماموران گفت: «چندی قبل در تلگرام با پسر جوانی آشنا شدم. او حرف های قشنگی می زد و مدام به من ابراز علاقه می کرد و از آینده می گفت. اصرار داشت تحت هر شرایطی من را ببیند.
من هم به او علاقه مند بودم و اعتماد کوری به او داشتم به همین خاطر بدون اینکه به خانواده ام حرفی بزنم به ساختمان نیمه سازی رفتم که او ادعا می کرد خانه پدری اش است.» دختر جوان که با یادآوری آن روز شوم به شدت گریه می کرد، …
با دوست پسرم به خانه نیمه کاره رفتم / از ترس آبرویم حتی جرات فریاد زدن هم نداشتم